English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5973 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
message heading U عنوان پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
title U عنوان
appellative U عنوان
capitulary U عنوان
head line U عنوان
rubric U عنوان
by way of remainder U به عنوان رد
life peer U عنوان
headlines U عنوان
ground U عنوان
headline U عنوان
rubrics U عنوان
prints U عنوان و..
print U عنوان و..
captions U عنوان
caption U عنوان
life peers U عنوان
printed U عنوان و..
titles U عنوان
epithets U عنوان
themes U عنوان ها
headword U عنوان
headwords U عنوان
name U عنوان
heading U عنوان
subjects U عنوان ها
titles U عنوان ها
names U عنوان ها
topic U عنوان
title U عنوان
headings U عنوان
topics U عنوان ها
epithet U عنوان
subject [topic] U عنوان
headings U عنوان گذاری
berth U کسب عنوان
berthed U کسب عنوان
branding U عنوان تجارتی
brand U عنوان تجارتی
berthing U کسب عنوان
berths U کسب عنوان
doctorates U عنوان دکتری
surnames U لقب عنوان
honorific U عنوان تجلیلی
topics U عنوان سرفصل
topic U عنوان سرفصل
honorifics U عنوان تجلیلی
surname U لقب عنوان
naturals U حرکت در عنوان
heading U عنوان گذاری
heading U عنوان سرصفحه
natural U حرکت در عنوان
doctorate U عنوان دکتری
headings U عنوان سرصفحه
appropriation title U عنوان اعتبار
nowise U به هیچ عنوان
on loan U به عنوان قرض
head U عنوان مبحث
head U سالار عنوان
appropriation title U عنوان سپرده
start of heading U شروع عنوان
titlist U دارای عنوان
superscrible U عنوان روی
the hoy f. U عنوان پاپ
untitled U بدون عنوان
exempli gratia [e.g.] U به عنوان مثال
caption U عنوان دادن
in a topic form U بصورت عنوان
exercise term U عنوان مانور
guize U روبند عنوان
brands U عنوان تجارتی
possessory title U عنوان مالکیت
captions U عنوان دادن
Under the title ( heading) of … U تحت عنوان ...
intitule U عنوان دادن به
for example U به عنوان مثال
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
signal U پیام
signaled U پیام
signalled U پیام
message U پیام
mssg U پیام
messages U پیام
i signal U پیام ای
clinch U کسب عنوان قهرمانی
clinched U کسب عنوان قهرمانی
rubricate U دارای عنوان قرمزکردن
rubricize U دارای عنوان قرمزکردن
running head U خط عنوان هرصفحه در متن
short title U عنوان کوتاه شده
subhead U عنوان جزء یا فرعی
title page U صفحه عنوان کتاب
superscription U عنوان روی پاکت
clinches U کسب عنوان قهرمانی
clinching U کسب عنوان قهرمانی
streamer U عنوان چشمگیر مقاله
streamers U عنوان چشمگیر مقاله
subhead U عنوان فرعی مقاله
challenge round U مبارزه با صاحب عنوان
defending shampion U مدافع عنوان قهرمانی
donna U عنوان مودبانه بانوان
head line U عنوان سرصفحه روزنامه
title block U قسمت عنوان نامه
misdirection U گمراهی عنوان غلط
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
lord U عنوان لردی دادن به
title U دارنده عنوان قهرمانی
title U واگذارکردن عنوان دادن به
titles U واگذارکردن عنوان دادن به
titles U دارنده عنوان قهرمانی
lords U عنوان لردی دادن به
language U برنامهای که به عنوان مترجم
languages U برنامهای که به عنوان مترجم
meteorological message U پیام هواسنجی
telephone message U پیام تلفنی
sender U فرستنده پیام
senders U فرستنده پیام
message source U منشاء پیام
basegram U پیام از ساحل
mayday U پیام اضطراری
maydays U پیام اضطراری
message switching U پیام گزینی
heliogram U پیام افتابی
signal generator U پیام ساز
signal tracing U ردگیری پیام
som U اغاز پیام
monochrome signal U پیام تکرنگ
start of message U اغاز پیام
encodes U کد کردن پیام
general message U پیام عمومی
diagnostic massage U پیام تشخیصی
beginning of message U شروع پیام
encode U کد کردن پیام
cryptogram U پیام پنهانی
message source U منبع پیام
heading U سرلوحه پیام
communicator U پیام دهنده
video signal U پیام ویدئو
privacy U استقلال پیام
wilco U پیام را فهمیدم
brightness signal U پیام روشنایی
burying U کد کردن پیام
bury U کد کردن پیام
buries U کد کردن پیام
message center U مرکز پیام
burst pedestal U پایه پیام
color burst pedestal U پایه پیام
message feedback U بازخورد پیام
clear text U پیام کشف
endings U خاتمه پیام
blanking signal U پیام خاموشی
ending U خاتمه پیام
code message U پیام رمز
to send a message U پیام فرستادن
message retrieval U بازیابی پیام
message retrieval U استخراج پیام
intelligence signal U پیام خبری
headings U سرلوحه پیام
message queuing U صف بندی پیام
message book U دفتر پیام
procedure message U پیام عادی
end of massage U انتهای پیام
ems dispatch U پیام امس
plain text U پیام کشف
transmissions U ارسال پیام
transmission U ارسال پیام
Recent search history Forum search
1olivine
1addressed recipient
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1The motherboard is also often referred to as the main board.
1ماست چی معنی دارد
2single gas
2single gas
1to as
1زنه شوهر دار
1I will take a loot tonight.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com